دسته : معارف اسلامی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 28 KB
تعداد صفحات : 57
بازدیدها : 231
برچسبها : دانلود مقاله مقاله قرآن و روح
مبلغ : 2000 تومان
خرید این فایلچکیده ای از بخشهایی از متن:
در قرآن در بعضى از آیات، از روح به عنوان یک امر و حقیقتى در عرض ملائکه نام برده مى شود ولى معلوم مى شود که به هر حال از سنخ این موجوداتى که ما مى بینیم و حس مى کنیم (مثلا از سنگى، از درختى، از کوهى، از دریایى، از ستاره اى، از یک چنین چیزى) نیست، یک چیزى است از نوع امورى که ما حس و لمس نمى کنیم. در سوره عم مى فرماید: یوم یقوم الروح و الملائکه صفا آن روزى که روح و ملائکه در یک صف بایستند. ظاهر تعبیر این است که روح از نوع ملائکه هم نیست، چون آن را در عرض ملائکه [قرار مى دهد]، جبرئیل یکى از ملائکه است، میکائیل یکى از ملائکه است، و این تناسب ندارد که یکى از ملائکه را در عرض عموم ملائکه ذکر کند: روح و ملائکه در یک صف مى ایستند. یا در آیه دیگرى مى فرماید: تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر در شب قدر ملائکه و روح نازل مى شوند. باز ملائکه در عرض روح و روح در عرض ملائکه قرار مى گیرند. در یک آیه دیگر مى فرماید: ینزل الملائکه بالروح من امره ملائکه را به روح فرود مى آورد. اینکه باء بالروح آیا باء استعانت و استمداد است و در واقع این طور است که ملائکه با استمداد روح فرود مى آیند، یا باء ملابست و مصاحبت است یعنى ملائکه با روح [فرود مى آیند]،
...
چیزى که قرآن آن را روح مى داند، فرض این است که اجزاء ندارد. وقتى سؤال کردند درباره روح براى ما سخن بگو، روح که اجزاء ندارد تا او بگوید روح آن چیزى است که ازفلان شى ء و فلان شى ء به وجود آمده.و روح براى غایتى - یا لا اقل براى غایتى که آن شخص آن را بشناسد - به وجود نیامده است. پس یگانه راهى که باقى مى ماند این است که روح را به خدا تعریف کنند: روح از امر پروردگار است، آن چیزى است که امر پروردگار است و ناشى از امر پروردگار است.
آن استاد ما این مطلب را بیان مى کرد ولى البته این بیان مى تواند یک مقدمه اى باشد و بیان کاملى نیست.به نظر من تکمیل آن بیان به مطلبى است که ایشان(علامه طباطبایى) دراینجا بیان کرده اند - که البته قبل از ایشان، دیگران هم این مطلب را گفته اند و آقاى مهندس هم تا حدود زیادى دراین کتاب به این نکته توجه کرده اند - و آن این است که کلمهامردر قرآن آنجا که به خدا نسبت داده شود [ناظر به وجود دفعى اشیاء است] نه آنجا که به خدا نسبت داده نشود.گاهىامردر قرآن آمده و به ما نسبت داده شده است، مثلا:اطیعوا الله و اطیعواالرسول و اولى الامر منکم . اینجا معنایش این است: کسانى که صاحبان امر شما هستند (در واقع متصدیان امر شما).یا در جاهاى دیگرى کلمه امر به اشیاء نسبت داده شده است. ولى کلمه امر آنجا که به خدا نسبت داده مى شود و هر وقت امر الله وامره گفته مى شود وجهه انتساب اشیاء است به خدا مستقیما بدون دخالت عامل زمان و مکان،یا به عبارتى که این آقایان مى گویند وجود دفعى اشیاء است نه وجود تدریجى...
...
خرید و دانلود آنی فایل